گفتگو با شهاب حسینی و کوروش آهاری درباره فیلم ترسناک «آن شب» | سینمای وحشت در ایران فقیر است
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۱۶۳۳۰۰
به گزارش همشهری آنلاین، سینمای ایران در گونه وحشت چندان پربار نیست و گرچه معدود فیلمهای این ژانر با استقبال خوب مخاطبان روبهرو شدهاند اما کم پیش آمده هر سال دستکم یک فیلم با داستان ترسناک و معمایی در ایارن ساخته شود. با این حال، آهاری کوشیده با روایت کردن یک داستان در هتلی مرموز، پس از سالها یک فیلم در گونه وحشت روانه سالنهای تاریک کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«شب» داستان یک زوج جوان است که ناخواسته در هتل گیر میافتند و در تلاش برای رهایی یافتن از یک موقعیت وحشتناک، به رازهایی عجیب در زندگی و گذشته خود برمیخورند. به مناسبت اکران همزمان این فیلم در ایران و آمریکا، یک سایت آمریکایی ویژه فیلمهای وحشت با کارگردان و بازیگر اصلی «شب» گفتگو کرده است.
شهاب، چه شد که نقش بابک نادری را در این فیلم پذیرفتی؟آنچه مرا به یک فیلم در مقام بازیگر یا کارگردان میکشاند، نگاه کردن به آن از زاویه دید تماشاگران است. وقتی یک فیلم میبینم، جدا از لذت بردن از آن دوست دارم حرف خوب بزند، درس بدهد یا به زندگی اشاره کند. نکته این فیلم و حرف آن این است که هر کاری ما در گذشته میکنیم، حتی اگر بکوشیم فراموش کنیم سرانجام جایی ما را گیر میاندازند. سایه آنها با ما میماند و تبدیل به کابوس میشود. بسیاری از کابوسهای امروز ما هم پیامد کارها و رویدادهایی در گذشته ماست. از این رو، در مقام تماشاگر واقعا موضوع فیلم را دوست داشتم و همینطور کار کردن با تهیهکننده و کوروش آهاری و البته این واقعیت که «شب» تولید مشترک ایران و آمریکاست.
کوروش، آیا واقعا داخل هتل نرماندی کار کردید و اگر بله، دلیل تو برای این تصمیم چه بود؟ از گذشته این هتل نفرینشده چیزی میدانستی؟بله. ما در هتل کار کردیم. همه چیز از لابی و اتاقها و راهروها واقعا در هتل بود و درباره آن هم یک چیزهایی شنیده بودیم. میگفتند چند اتفاق اینجا رخ داده اما اینکه واقعیت داشته یا نه، نمیتوانم چیزی بگویم. نکته جالب برای ما درباره هتل این بود که فضای هتل نرماندی نشانهای از دنیایی است که امروز در آن زندگی میکنیم. ما همانگونه که وارد این دنیا میشویم، پا به هتل میگذاریم اما نکته کلیدی، شیوه بیرون رفتن ما از دنیا یا هتل است. در فیلمنامه اصلی لوکیشن یک خانه بود و آنها شب از مهمانی دوستشان به خانه برمیگشتند. ما هم میخواستیم به داستان عمق بیشتر بدهیم و به همین دلیل این زن و مرد جوان را به یک هتل بردیم.
شهاب، تو پیش از آغاز فیلمبرداری چیزی درباره گذشته بابک میدانستی؟ فکر میکنی چه چیزهایی این شخصیت را وامیدارد تصمیمهایی بگیرد که در فیلم میبینیم؟یک بار در گذشته تب شدید داشتم که چیزی حدود ۲۴ ساعت طول کشید و موقعیت من در آن زمان، شبیه حضور در هتل بود. به همین دلیل برایم آشنا به نظر میرسید. شبیه کابوسی که نمیتوانی از خواب بیدار شوی. درباره انگیزههای بابک هم باید بگویم او فردی است که هر اندازه هم تلاش کند، در پنهان کردن واقعیت به جایی نمیرسد. در پایان فیلم وقتی فکر میکند موفق شده، ما میبینیم که ماجرا همچنان ادامه دارد و تا زمانی ادامه مییابد که او با واقعیت کنار بیاید و به آن اعتراف کند. در گفتگوهایم با کوروش درباره تجربههای مشترک حرف زدیم و در مقام سینماگر تلاشهای ما صرفا نباید معطوف به ترساندن یا هیجانزده کردن تماشاگر شود، بلکه مهمتر کوشش برای القا کردن حقیقت درون آن است.
کوروش میتوانی کمی درباره نمادگرایی در فیلم توضیح بدهی؛ به ویژه درباره خالکوبیها و گربه سیاه؟یک چیزهایی در فیلم هست که اگر آن را ببینید، پاسخ همه پرسشها را پیدا میکنید! آنچه شهاب گفت، برداشت خودش از فیلم و پایانبندی آن است اما هر کسی، هر تماشاگری میتواند برداشت خودش را داشته باشد.
و سئوال پایانی از هر دو نفر شما، فیلم یا فیلمهای محبوبتان در گونه وحشت یا تریلر چیست؟آهاری: اولین خاطره من از دیدن فیلم ترسناک به دوران کودکی برمیگردد که یک فیلم خونآشامی دیدم و خب در آن سن و سال، از شدت ترس خوابم نمیبرد. یک شب گرم تابستانی بود و ناچار بودیم پنجرهها را باز بگذاریم. آن شبها با خودم فکر میکردم اگر یک خونآشام از پنجره داخل شود چه. بعد دیگر شروع کردم به دیدن فیلمهای ترسناک و وحشتناک و باعث شد شیفته این گونه سینمایی شوم. به ویژه آثاری که یا از منظر روانشناسانه به انسان میپرداختند یا سراغ مایههای فراواقعی میرفتند. فیلمهایی که بیشتر میبینم و بیشتر لذت میبرم باید داستانی واقعی داشته باشند؛ چیزهایی که خودم شنیده باشم یا از دیگران بشنوم. اگر مشخص بخواهم یک فیلم را نام ببرم که بیش از همه دوست داشتهام، «دیگران» است. در فیلمهای تازهتر هم «موروثی».
حسینی: در ایران خیلی فیلم در گونه وحشت ساخته نشده است. یک مورد خوب مربوط به سالها پیش «شب بیست و نهم» است. ضمن اینکه گونه وحشت اصلا سینمای محبوب من نیست. خودم بیشتر فیلمهای روانشناسانه دوست دارم. با این حال، نسخه ژاپنی «آب سیاه» را میپسندم که به نظرم فیلمی بسیار خوب است و البته یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما یعنی «درخشش». اگر بخواهم درباره تاریخ سینمای ایران بگویم، معتقدم «شب» بهترین فیلم گونه وحشت است همراه با همان که گفتم «شب بیست و نهم».
کد خبر 587624 برچسبها سینمای ایران شهاب حسینی (بازیگر)منبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: سینمای ایران شهاب حسینی بازیگر گونه وحشت یک فیلم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۱۶۳۳۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سلطان آسمان ایران در خطر انقراض/ عکس
به گزارش خبرآنلاین،اگر خوش شانس باشید میتوانید در ارتفاعات کمتر تصرف شده زاگرس و البرز عقاب طلایی را در حال پرواز ببینید. این گونه هزاران سال است که در سراسر قلمرواش در نیمکره شمالی زمین، موجودی دستنیافتنی، اسطوره وار و باشکوه است.
همشهری در خبری نوشتکهماکنون حدود ۱۲۸ گونه جانوری و مهرهدار کشور در معرض خطر انقراض هستند که برخی وضع خوبی ندارند. در ایران در رده پرندگان، درنای سیبری، بالابان، اردک سرسفید، میش مرغ، عقاب طلایی و اردک مرمری در معرض خطر انقراض هستند. البته عقاب طلایی در مقیاس جهانی و بر اساس نظر کارشناسی IUCN در معرض خطر نیست. اما وضعیت این گونه و همه پرندگان شکاری در ایران تعریف چندانی ندارد.
عقاب طلایی در ایران:عقاب طلایی گونهای روزگرد است که در زیستگاههای کوهستانی ایران زندگی میکند و بیشتر به عنوان پرندهای مهاجر شناخته میشود و خیلی کم به صورت بومی یا تولیدمثل کننده دیده میشود. این گونه شباهت زیادی به عقاب شاهی دارد و از دور وقتی در آسمان به لکهای در حال پرواز میماند، شبیه سارگپه هم میتواند باشد.
رژیم غذایی: انواع پستانداران نظیر خرگوش، سنجاب، روباه، سگ، دام سبک، موش، جرد، انواع پرندگان مانند کبک، قرقاول، غاز، حواصیلو ... و انواع خزندگان مانند لاکپشت، مار، مارمولک و...
ویژگیهای شاخص جسمانی: طول بال آنها بین ۱۸۵ تا ۲۲۰ سانتی متر نرها و مادهها از نظر ظاهری شبیه هم هستند، اما ماده ها بسیار بزرگتر از نرها هستند. وزن ماده بین ۳.۹ تا ۶.۱ کیلوگرم و وزن نر ۳ تا ۴.۴ کیلو گرم است.
مخاطرات: تقریباً تمام تهدیدات عقابهای طلایی به طور مستقیم یا غیرمستقیم به فعالیتهای انسانی مربوط است. از جمله: تغییر زیستگاه، آزار و شکار جوجهها، مسمومیت ناشی از مسمومیت طعمه، برخورد با هواپیما و دکلهای برق، توسعه شهرنشینی، و جمعیتهای انسانی، کاهش طعمه.
عقاب های جهان۶۰ گونه عقاب در دنیا
۴۰ گونه عقاب در آفریقا
۱۱ گونه در ایران (عقاب دریایی دم سفید، عقاب دریایی پالاس، عقاب طلایی، عقاب شاهی، عقاب خادار بزرگ، عقاب خالدار کوچک، عقاب صحرایی، عقاب خاکی، عقاب پرپا، عقاب دوبرادر، عقاب مارخوار)
سرعت متوسط عقابها: ۶۵ تا ۱۶۰ کیلومتر بر ساعت
۱۴ تا ۲۸ سال : متوسط عمر
آهو و کلوبز: بزرگترین حیواناتی که میتواند شکار کند
۲۰۰ هزار برابر: قدرت بینایی بعضی از عقابها نسبت به انسان (توانایی دیدن خرگوش از فاصله ۳ کیلومتری)
۹۰۰ کیلوگرم: وزن آشیانه بعضی از عقابها
۱۳ تا ۱۸ سانتی متر: طول چنگال های عقاب طلایی
۱۷۰ تا ۲۵۰ هزار : تعداد تخمینی کل عقابهای طلایی منفرد
۶۰ تا ۱۰۰ هزار : تخمین تخمینی جفتهای زادآور
زیستگاهای جهانی: اوراسیا، آمریکای شمالی و شمال آفریقا
زیستگاههای ایرانی: مناطق کوهستانی نواحی شمال و غرب کشور
۲۳۳۲۱۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900321